چطور بدون پول، زندگی در طبقات بالا را تجربه کردم؟ (این نوشته انگیزشی نیست!)

من جزو طبقه متوسط هستم. شاید هم پایین. همیشه همینجا بودم. هیچ وقت سطح بالاتر را تجربه نکردم. سطح زندگی کسانی که میلیون، پول خوردشان است. و شاید هم میلیارد.

درکی ندارم که در آن نوع از دارندگی، افراد چه درکی از زندگی دارند. خوشی هایشان چیست، دغدغه هایشان کدام است. اصلاً چطور آن‌قدر پول دارند.

گاهی دوست دارم آن سطح از داشتن را هم تجربه کنم. چنانکه نقطه مقابلش یعنی نداشتن را در ایامی تجربه کردم. به خوبی!

لازمه‌ی این کار این است که یا به پولی هنگفت برسم یا پولی هنگفت بهم برسد. که هردو گزینه فعلا منتفی است.

در این فکرها، در همان سطح خودم داشتم زندگی می کردم تا اینکه یک روز … (اشتباه نکنید نه از ارث آنچنانی خبری بود و نه بلیتم جایی برده)

تا اینکه یک روز حین بازی کردن با موبایل، چیزی که دنبالش بودم را یافتم. تجربه‌ی دارندگی. البته از نوع مجازی و در همان دنیای بازی.

این بازی از نوع استراتژیک که جایی را فتح می کنی یا نوع سکه‌ای که هویج بخوری و سکه ببری نبود. بازی با اعداد بود.

از اینها که اعداد به صورت بلوک هایی بر تو نازل می شوند و باید طوری روی هم بچینی که اعداد بزرگتری بسازی.

بعد میروی مرحله بعد، و بلوک های بزرگتر گیرت می آید. حالا میتوانی بلوک هایی بزرگتر تر بسازی. تا هرکجا که بتوانی.

بازی های زیادی با این سبک وجود دارد، اسم بازی من X2 Blocks بود. اولین بار روی گوشی همسرم دیدم.

توضیح روش انجام بازی

در مرحله اول، با بلوک های زوج ۲، ۴،۶، ۸، تا ۶۴ شروع به بازی می کنی.

دو بلوک یکسان وقتی کنار یا روی هم قرار بگیرند، با هم جمع می شوند و تبدیل به بلوک بزرگ تر می شوند. مثلاً ۲ می رود روی ۲ می شود ۴.

۴ می رود کنار ۴ می شود ۸.

۸ را می گذاری روی ۸ می شود ۱۶

و ۶۴ با ۶۴ می دهد ۱۲۸.

البته می توانی زرنگی کنی و با سه بلوک یکسان، به عدد بزرگتری برسی. مثلا ۳ تا بلوک ۸ کنار هم به جای ۲۴ می‌شود ۳۲.

خلاصه وقتی توانستی با اینها یک بلوک بزرگ مثل ۱۰۲۴ بسازی، سیستم به تو یک بلوک بزرگتر می دهد و وارد مرحله بعد یا بهتر است بگوییم سطح بعدی می شوید.

در سطح اول، بزرگترین بلوک ما ۶۴ بود و بلوک ها شامل اعداد زوج از ۲ تا ۶۴ هستند.

وقتی به سطح دوم رسیدی، بلوک ۲ را حذف می کند به جایش ۱۲۸ می دهد.

حالا بساز و بساز تا به سطح بالاتر بروی. تا بتوانی بلوکهای ۲۵۶، و بعد ۵۱۲، و بعد ۱۰۲۴ و … را بگیری و همینجور هی از نردبان سطح‌ها بالاتر بروی.

البته به این آسانی هم نیست. قلق دارد. مثلا اگر بلوک کوچکی زیر بلوک بزرگتر قرار بگیرد و نجاتش ندهی، همانجا می ماند و عملاً ارتفاع آن ستون را بیخود و بدون کسب امتیاز، بلندتر می کند.

و اگر تعداد این ستونها زیاد شود و به سقف برسد، رسماً می سوزی. به قول امروزی‌ها گیم‌اُور می‌شوی.

این هم تصویری از یک بازی گیم‌اُور شده‌ی من ↓

حالا برویم سراغ داستان بازی‌کردن من

اوایل به شدت مشکل داشتم. مثلا در عکس بالا دیدید که در ۳۳K  گیم‌اور شدم.

در بهترین حالت به بلوک ۱۳۳ هزار می رسیدم و دوباره گیم‌اور.

حتی با خرج کردن امتیازاتی که حین بازی هم می‌داد به جایی نمی‌رسیدم.

حرصم درآمده بود. و وقتی می‌دیدم همسرم به راحتی چند میلیون را هم رده کرده حسودیم می‌شد.

همین انگیزه‌ای شده بود که ادامه بدهم. هر روز بازی می‌کردم. بدون پیشرفت خاصی.

برای خودم هدف گذاشته بودم که حداقل به یک میلیون برسانمش.

بعد از چند هفته مرارت بالاخره رسیدم (توی عکس ۱M را می‌بینید؟)

برای منی که این مدت همش با هزار و نهایتاً صدهزار سروکار داشتم، چه کیفی داشت دیدن یک عدد میلیونی روی صفحه بازی.

انگیزه‌ام بیشتر شد. حالا هدفم این بود که به رکورد همسرم برسم. رکوردش ۱۳۰ میلیون بود. (یعنی بلوک ۱۳۲M)

برای رسیدن به این عدد، باید ضمن حفظ ۱M و تلاش برای گیم‌اور نشدن، آن ۱M را می‌رساندم به ۲M.

بعد ۲M را می کردم ۴M

و ۴M را می کردم ۸M

و ۸M را می کردم ۱۶M

و ۱۶M را می کردم ۳۲M

و ۳۲M را می کردم ۶۴M

و ۶۴M را می کردم ۱۳۲M.

می بینید! نوشتنش هم سخت است. چه رسد به رسیدن.

و به این هم رسیدم. بلوک پرافتخار ۳۳M.

حسابی خوشحال بودم.

اما مگر وسوسه رسیدن به ۱ میلیارد مرا رها می‌کرد.

هدف هیجان انگیزی بود. اینکه از میلیون وارد باشگاه بیلیون بشوم و به جای ۱M نشان  ۱B را دریافت کنم (بیلیون همان میلیارد هست).

یک هفته طول کشید تا به یک میلیارد رسیدم.

به به… چه کیفی داشت!

و تاج میلیاردر شدن رفت روی سرم.

اینجا سطح دیگری بود. میلیونی که تا دیروز آرزویم بود حالا پول خوردم بود.

با وجود بلوک‌ یک میلیاردی و بلوک ۱۳۴ میلیونی و بلوک ۶۷ میلیونی، بلوک ۱ میلیونی عددی نیست.

توی عکس زیر سرمایه من را می ببنید. اعداد گنده. و آن گوشه هم یک میلیون پول خورد.

از این پیشرفت داشتم لذت می‌بردم. از رکورد همسرم هم زده بودم جلو.

حالا همه چیز داشتم. چندمیلیارد پول مجازی و افتخار جلو زدن از رقیبم.

اما سیر نمی‌شدم.

رفتم برای فتح سطح بعدی: ۱۰ میلیارد!

رسیدم. توی همان روز رسیدم. حتی بیشتر از ۱۰ هم شد. ۱۷ میلیاااارد.

به نظرتان چرا این دفعه زودتر از سطح بعدی رسیدم؟

درکش سخت نیست. چون هم بلوک‌های بزرگتری در اختیار داشتم و هم امتیاز بالاتری. و هرجا نیاز می‌شد کمی امتیاز خرج می‌کردم و شرایط را در کنترل می‌آوردم.

همین زود رسیدن، باعث شد آرام ننشینم و به سطح های بعدی فکر کنم.

تارگت بعدی ۱۰۰ میلیارد بود. آن را هم زدم (از انیجا به بعد عکس نگرفتم 🙂

خیلی زود به سطح ۱۰۰۰ میلیارد هم رسیدم.

حالا دیگر واقعاً میلیارد هم پول خوردم بود.